قاف

قاف

قاف

قاف

با غم هایم به قصه‌ی غصه هایم میخندیم...

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

معلق

چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۴۲ ق.ظ

بین زمین و هوام معلق معلق از یه طرف منتطر جواب ارشد و از یه طرف در اومدن اسمم واسه طرح تو بیمارستانی که هیچ شناختی ندارم ازش من تنهام  تنها تنها

بهش گفتم نیاز به یه حمایت دارم نیاز به اینکه کسی بگه من پشتتم ولی توجهی نکرد و باز حرف خودش رو زد باز کارخودش رو کرد.

میترسم از آدما از تنهایی که کنار آدما داریم از اینکه نمیشه رو کسی حساب کرد (نه اینکه بگم بقیه بدن و من خوبم شاید رو منم نشه حساب کرد) چون دنیا اینجوری شده دنیا ما رو اینجوری کرده که اول خودم بعد تو.اینه که اینهمه تنهاییم تو همه این تنهاییا حداقل باید یکی باشه که پشتت بهش گرم باشه که مطمئن باشی تحت هر شرایطی هست...

راستش الان که دارم فکر میکنم میبینم شاید من خیلی هم خوشبختم چون هر وقت که درباره حمایت و پشت گرم بودن حرف میزنم مامانم میاد تو ذهنم..که با همه غر هایی که همیشه میزنه همیشه همه تلاششو میکنه برای خوشحال بودنمون..

نه مامانم از وجود اینجا خبر داره نه میخونه نه هیچی این حرف دلمه که واقعا مامانم و دوست دارم واقعا پشتم بهش گرمه واقعا از حضورش اطمینان دارم

شاید دارم بزرگ می‌شم.

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۳۹ ب.ظ

هر روز میرم سایت رشد تعداد تقاضاهای بهشتی و تهران و مازندران رو میبینم..

هرروز به این فکر میکنم، دلم میخواد تهران و بزنم ولی از طرفی هم به این فکر میکنم اگر همین فردا زنگ بزنن بگن بیا باید چکار کنم و میگم ولش کن بذار فعلا همونجا بمونم هرروز میرم دیوار و اجاره ساختمونا رو میبینم و میرم پانسیونا قیمتاشونو میبینم و میبینم از پس هیچکدومشون نمیتونم بربیام یعنی نمی‌ارزه...

و هر روز به این فکر میکنم بیا دانشگاه و عوض کن و برو تو صف مازندران و برو ساری.هر روز تستای کنکورای سالای قبلو می‌زنم و تو دلم دعا می‌کنم می‌شه خدا یه فرجی کنه و تهران قبول شم (البته باید دید اصلا قبول می‌شم) و دیگه اینهمه فکر نداشته باشم.

و هرروز با خودم میگم اگر تهران نشد و یه شهر دیگه شد چی برم؟ هرروز قهوه می‌خورم هر دفعه به خودم میگم یادت باشه هر وقت حسشو (حس هرچیزی و ) نداشتی برا خودت قهوه درست کن و هر روز به این فکر میکنم اون موقع قطعا حس قهوه درست کردنم ندارم.

هر روز دلم میخواد زودتر تموم شه

ولی میدونم زودتر نمیشه که تموم شه ولی مطمئنم مثل چشم بر هم زدنی برام می‌مونه وقتی تموم شد🧡